وقتی در اتاق می گردیم و از هر فرد می خواهیم خود را معرفی کند ، زمان ، توجه و اعتماد را می سوزانیم. 40 نفر: 45 دقیقه ، رفت. بدتر – شخصی که ابتدا می رود 43 دقیقه در خواب می بیند و شخصی که آخرین بار می رود 44 دقیقه را صرف نگرانی می کند که چه بگوید.
وقتی اسلایدهای پاورپوینت خود را برای مخاطبان می خوانیم ، پیام خود را خراب می کنیم و توجهی را که به ما جلب شده است هدر می دهیم.
وقتی یک مدرسه از کلاس درس خارج می شود و به جای پاسخ دادن به سوالات به سخنرانی نیاز دارد ، آنها تعاملات ارزشمند در زمان واقعی را از بین می برند. بسیار مفیدتر است که سخنرانی در مورد ویدئو با سرعت خود دانش آموز انجام شود.
هنگامی که یک سازمان دهنده کنفرانس (کنفرانس ها را به خاطر دارید؟) افراد را در صف طولانی منتظر می گذارد تا به جای استفاده از یک سیستم تلفن هوشمند تحت وب ، یک میلیون دلار در زمان و هزینه سفر خود سوزانده باشند.
یکی از مزایای کمی که در دنیای شبکه دیده می شود این است که ما مجدداً پیکربندی کرده ایم که باید در یک صف و چه کارهایی را می توان به طور موازی انجام داد.
قانون ساده این است: اگر می توان این کار را در چند مسیر انجام داد ، با سرعت خود ما ، باید باشد. اگر وقتی همه ما این کار را با هم انجام دهیم ، فایده ای ایجاد می کند ، بیایید.
مردم قبلاً تصمیم گرفته اند که ترجیح می دهند در خانه فیلم ببینند. اما افرادی که عاشق تئاتر هستند نمی توانند منتظر بمانند تا به آن بازگردند. این به این دلیل است که فقط یکی از آنها با هم بهتر است ، در زمان واقعی.
اگر ما به سادگی از مردم بخواهیم این کار را انجام دهند وقتی می گوییم ، نشان دادن قدرت (و دستیابی به نتیجه سریع) بسیار ساده تر است. اما تلاش برای ایجاد بستری برای تعامل ، توجه و رشد نتیجه می دهد.
ما فقط به وقت مردم احترام نمی گذاریم. ما به صدا و علاقه آنها احترام می گذاریم.
تعامل همزمان ، واقعی ، ارزشمند است. جادو ایجاد می کند. ما نباید آن را در بوروکراسی یا نمایش کنترل غلط هدر دهیم – بهتر است برای لحظات ارتباط و امکان ذخیره شود.